Shape Shape

جنگ بیولوژیک Biological warfare

Shape Shape
02/13/2023 10:33:56

جنگ بیولوژیک Biological warfare

 

 

 1- Biological warfare

2- Biological warfare

3- Biological warfare

4- Biological warfare

5- Biological warfare

6- Biological warfare

7- Biological warfare

8- Biological warfare

-------------------

بیوتروریسم

مقدمه
           
در بین جنگ‌افزارهای نوین، سلاح‏ها و فن‏آوری میکروبی بیش‏تر از سایرین مورد توجه تشکل‏های تروریستی و تروریست دولتی ابرقدرت‏ها قرار گرفته است. شاید بتوان به جرأت گفت که سلاح‏های هسته‌ای دیگر یک خطر بالفعل نیستند و تنها یک قدرت بازدارنده بالقوه محسوب می‌شوند. کشورهای صاحب این سلاح‏های هرگز نخواهند توانست به راحتی از آن‏ها بر علیه دشمنان خود استفاده نمایند. زیرا تبعات بکارگیری چنین سلاح‏هایی آن‏چنان گسترده است که قسمت بزرگی از جهان را در بر خواهد گرفت. اشعه‌های رادیواکتیو، گردوغبار اتمی، طوفان اتمی و اشعه‌های یونیزان در قالب مرزهای جغرافیایی نخواهند گنجید و حوزه وسیعی را آلوده خواهند کرد. طبعاً در این موقع کشور بکار برنده این سلاح ها باید پاسخ‏گوی کشورهای همسایه نیز باشد. مثلاً اگر هند علیه پاکستان از بمب اتم استفاده نماید، بسته به محل انفجار اتمی، باید پاسخ‏گوی بخش وسیعی از خاورمیانه نیز باشد. لذا شاید همین ملاحظه بود که باعث شد در جنگ جهانی دوم ژاپن برای امتحان بمب‏های اتمی امریکا انتخاب شود. کشور دور دست در دریا که همسایه‌ای نزدیک هم ندارد. درحالی‏که به نظر می‌رسد اگر بنا بود جنگ را به نوعی خاتمه دهند، می‌بایست این بمب‏ها بر سر برلین تخلیه می‌شد که مبداء جنگ بود.
از سوی دیگر سلاح‏های شیمیایی نیز چندان گزینه مناسبی برای فعالیت‏های تروریستی نیستند. مشکلات حمل نگهداری و بکارگیری، نیمه عمر کوتاه، خطر نشت، تأثیر محدود و قابلیت ردیابی عامل ترور کننده باعث شده چندان مورد اقبال نباشد. اگرچه در میدان جنگ گزینه موفقی نشان داده است ولی از آن‏جا که از سال 1935 کنوانسیون ممنوعیت بکارگیری آن‏ها در ژنو به امضای اکثر کشورهای جهان رسیده کشورهای متخاصم با احتیاط زیادی اقدام به بکارگیری آن می‌کنند، که البته آن نیز به اشاره ابرقدرت‏ها خواهد بود ولی باز هم از سوی افکار عمومی جهان تحت فشار شدیدقرارخواهدگرفت .
از اینرو سلاح‏های میکروبی، چه در عرصه جنگی و چه در عرصه تروریستی، وسیله‌ای بسیار مطلوب برای دشمنان شده است. توان تولید بالا، نگهداری راحت، قابلیت انتشار، قابلیت مصون سازی نیروی خودی، قابلیت تکثیر برای عوامل میکروبی زنده، دشواری بسیار در ردیابی فرد یا افراد متخاصم، گستردگی عمل‏کرد از انسان تا دام و محصولات کشاورزی و بسیار محسنات دیگر، موجب شده تشکل‏های تروریستی به این فن‏آوری جدید بشدت کشش یابند بدون آن‏که بتوان گناهی را متوجه آن‏ها نمود.
سلاح‏های میکروبی به‏خصوص در عرصه تروریسم دولتی و علیه ساختارهای صنعتی ـ کشاورزی در سالیان اخیر بسیار به‏کار رفته است. اگرچه کشور هدف هرگز نتوانسته ادعا خود را علیه دشمنش به اثبات برساند. اروپا شیوع جنون گاوی را متوجه سازمان‏های جاسوسی امریکا و استرالیا می‌داند که با هدف ضربه اقتصادی به صادرات گوشت اروپا انجام شده. چین در شیوع سارس امریکا را مقصر می‌داند که باعث شد چین در آستانه شکوفایی اقتصادی، سال‏ها از گردونه رقابت تولید ارزان قیمت ـ به‏واسطه تعطیلی کارخانه‏هایش ـ عقب بیفتد. کره شمالی شیوع وبا در پیونگ یانگ را در اواخر دهه 80 نتیجه فعالیت جاسوس‏های امریکایی می‌داند که با هدف مجبور کردن این کشور به پذیرش شرایط دول اروپایی ـ امریکایی، برای قطع آزمایشات هسته‌ای انجام شده است. تمامی این اتهامات در حد اتهامی باقی می‌ماند. ولی آن‏چه مسلم است آن است که هر روز بسیاری از مناطق جهان در معرض خطر یک حمله بیوتروریستی هستند . بدیهی است که نیروهای نظامی، تنها جمعیت در معرض خطر برای حملات بیولوژیک نیستند بلکه اقشار مختلف در معرض خطر بوده و به منظور دفاع در مقابل اثرات ناتوان کننده بالقوه یک حمله ، نیازمند کسب آگاهی نسبت به اصول اساسی همه گیرشناسی عوامل مورد استفاده در جنگ بیولوژیک می‏باشند . طبق نظر کارشناسان سازمان بهداشت جهانی ( W.H.O) در حال حاضر 17 کشور جهان قابلیت تولید چنین موادی را دارند.تولید مواد بیولوژیک بالنسبه ارزان بوده , به طوری که به عنوان بمب اتمی فقرا The Poor Man,s Atom Bomb یا PMAB نامیده شده است .تولید ، استفاده و انتشار یک سلاح بیولوژیکی بسیار ارزان‏تر از بمب اتم بوده و کم‏تر احساسات جهانیان را بر می انگیزد .و البته استفاده از این سلاح‏ها تا حدودی برای تروریست‏ها بی خطر می‏باشد .معمولا مشاهده پاتوژن‏ها و مقابله بر علیه آن‏ها مشکل است به عنوان مثال در صورت انتشار عامل اسهال در آب یک منطقه تا دوره کمون سپری شود و علائم بیماری ظاهر شود چند روز طول می‏کشد که فرصت مناسبی برای تروریست‏ها است تا به اهداف خود برسند . انتقال عوامل هم از کشوری به کشور دیگر به وسیله مسافرهای معمولی آسان به نظر می‏رسد به عنوان مثال قرار دادن پودر میکروب سیاه زخم در داخل کپسول به عنوان دارو و حمل آن به مناطق مورد نظر .
این عوامل بیماری زا از راه‏های مختلفی در جوامع هدف مورد استفاده قرار می‏گیرند . انتشار عوامل بیماری زا در هوا ، آب ، مواد غذائی ، انواع مواد کنسرو شده ، اسباب بازی ، پاکت نامه ، هدایا پستی،حشرات ناقل، خون و.... سابقه داشته است. استفاده از عامل بیوتروریسم بر اساس اهداف تروریست‏ها تعیین می‏گردد. در صورتی که تروریسم قصد گسترش وسیع بیماری را داشته باشد از عواملی نظیر آبله انسانی استفاده می‏کند که به راحتی از فردی به فرد دیگر منتقل می‏شود و باعث آلودگی وسیع می‏شود و در صورتی که قصد آن مورد هدف قرار دادن شخص خاصی باشد از عواملی نظیر انتراکس (عامل سیاه زخم ) استفاده می‏کند .

تعاریف :
برای ترور و تروریسم تعاریف مختلفی ارائه شده که با گذشت زمان توسعه داده شده اند . در ابتدای بحث به چند تعریف و تعاریف مرتبط با آن اشاره می‏گردد .
ترورچیست؟
«
ترور » در کلمه به معنی « ترساندن » است و در فرهنگ سیاسی جهان عبارتست از هرگونه اقدام خصمانه و مخفیانه علیه فرد یا افرادی در حوزه‌ای محدود یا گسترده، با اهداف اقتصادی ـ کشاورزی ـ صنعتی، با هدف ایجاد ارعاب یا باج خواهی .
در فرهنگ سیاسی، ترور از ریشه لاتین terror به معنای ترس و وحشت گرفته شده و به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق می شود که از راه ایجاد ترس، وحشت و استفاده از زور می‏خواهد به هدف سیاسی خود برسد. در زبان فارسی هم ترور به معنای ترس زیاد، بیم و هراس و خوف و وحشت است و تروریست به عامل ترور، طرفدار ترور، آدم کش یا کسی که برای رسیدن به هدف خود کسی را به طور غافلگیرانه بکشد یا ایجاد وحشت و هراس کند، گفته می‏شود.
در لغتنامه روابط بین الملل ذیل کلمه terrorism آمده است :ترور و تروریسم به فعالیت‏های بازیگران دولتی و غیر دولتی اطلاق می‏شود که شیوه و تمهیدات خشن را در اعمال خود برای رسیدن به اهداف سیاسی به کار می‏برند .
بیوتروریسم چیست؟
بر اساس تعریف پلیس بین الملل درسال 2007 بیوتروریسم عبارت است از منتشر کردن عوامل بیولوژیکی یا سمی با هدف کشتن یا آسیب رساندن به انسان‏ها، حیوانات و گیاهان با قصد و نیت قبلی و به منظور وحشت آفرینی ، تهدید و وادار ساختن یک دولت یا گروهی از مردم به انجام عملی یا برآورده کردن خواسته‏ای سیاسی یا اجتماعی

حمله بیوتروریستی چیست؟
عبارت است از پخش کردن ویروس ، باکتری، میکروب یا دیگر عوامل بیماریزا و سمی که موجب بروز بیماری و مرگ در میان انسان‏ها ، حیوانات و گیاهان می‏شود.
کشف و شناسایی یک حمله بیولوژیکی سخت و دشوار به شمار می‏آید.تاثیرات یک حمله بیولوئژیکی به چهار دسته تقسیم می‏شوند.
-1
فیزیکی:بروز بیماری 2 - روانی:بروز ترس و وحشت ، 3- اقتصادی:محدودیت سفر و جابه‏جایی، متوقف شدن فعالیت‏های اقتصادی و کسب و کار4- زیست محیطی:آسیب دیدن انسان‏ها، حیوانات، گیاهان، آلوده شدن منابع طبیعی مثل منابع آب
بیوتروریسم‏ها چه کسانی هستند؟
معمولا گروه‏ها و جنبش‏ها سیاسی و فرقه‏های مذهبی یا اشخاصی هستند که توانایی تولید و بکارگیری سلاح‏های بیولوژیک را دارند. به طور مثال جنبش استقلال طلب قبیله مائومائو در کنیا که از سم برای کشتن ماموران حکومت استعماری بریتانیا استفاده کردند. فرقه مذهبی راجنیشی در سال 1984 با آلوده کردن ظروف سالاد یازده رستوران در آمریکا با باکتری (تایفیموریوم سالامونا) موجب مسمومیت 750 نفر شدند. در سال 1993 فرقه مذهبی آئوشینریکوی باسیل سیاه زخم را در ناحیه کامیرو در متروی توکیو منتشر کرد.
جنگ‏های میکروبی ( بیولوژیک)
تاریخچه
استفاده کردن از مواد تولید شده توسط جانوران، گیاهان، باکتری‏ها، قارچ‏ها و ویروس‏ها بر علیه نیروهای انسانی و منابع غذایی سابقه‌ای هزاران ساله دارد. استفاده از سموم جانوری یا گیاهی برای سمی کردن سر تیرهای جنگی، استفاده از لاشه حیوانات مرده از طاعون برای شکستن مقاومت داخل قلعه‏ها، مسموم سازی فضای داخلی مقابر فرعون‏ها با هاگِ قارچی کشنده و آلوده کردن منابع آبی شهرها از نمونه‌های باستانی بکارگیری سلاح‏های نامتعارف بیولوژیک است. در جهان متمدن نیز این رویه ادامه یافت و البته پیچیده‏تر شد. آن‏گونه که ساخت و بکارگیری این سلاح‏ها طی کنوانسیون‏های بین المللی به شدت ممنوع شد. با این وجود قدرت‏های استکباری همواره در اندیشه ساخت سلاح‏های بیولوژیک و زیستی هستند تا با وارد ساختن کم‏ترین زیان اقتصادی به صنایع و با بیش‏ترین کشتار بتوانند به منابع حریف دست یابند. کشتار فراوان، وحشت گسترده، ایجاد هراس در عقب جبهه، فلج ساختن خط مقدم، بردن جنگ به داخل خانه‌های مردم غیر نظامی و درگیر نمودن شهرها، عدم امکان اثبات دقیق در بکارگیری آن‏ها و نهایتاً تخریب اندک از محسنات خاص سلاح‏های میکروبی هستند. محسناتی که از نگاه نظریه پردازان جنگی به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیستند .
جنگ‏های بیولوژیک را می توان به 3 دوره تقسیم کرد:
) 1دوران اولیه ( 200 سال قبل از میلاد مسیح و تا آغاز قرن بیستم
 2
دوران نوین
 3
دوران کنونی
دوران اولیه
اولین اسناد ثبت شده از کاربرد میکرو ارگانیسم‏ها به عنوان یک سلاح بیولوژیکی ، به رومیان مربوط می‏شود که از اجساد حیوانات مرده برای آلوده کردن چاه‏ها و منابع آب دشمنان استفاده می‏کردند .
در متون قدیمی آمده است که هانیبال کوزه‏های پر از مار و عقرب را با منجنیق به سوی کشتی دشمنان پرتاب می‏کرد ، که با شکسته شدن کوزه‏ها ، این جانوران در کشتی پخش و باعث به هم ریختگی اوضاع می‏شدند . پس از آن ، طی یک حمله برق آسا کشتی تسخیر می‏شد .
در کتاب ذخیره خوارزمشاهی که اولین دائره المعارف پزشکی به زبان فارسی محسوب می‏شود و توسط دانشمند ایرانی، سیداسماعیل جرجانی در قرن ششم هجری شمسی، تالیف گردیده است آمده است که: "بعضی از ملوک، کنیزکان را به زهر، بپرورند چنان‏که خوردن آن ایشان را عادت شود و زیان ندارد. این از بهر آن کنند تا آن کنیزک را به تحفه (هدیه) یا به حیله دیگر به خصمی که ایشان را بُوَد برسانند تا به مباشرت آن کنیزک، هلاک شوند 000 و ابن سینا نیز در اوائل هزاره دوم میلادی در دائره المعارف " قانون در طب" همین مطلب را بیان نموده ، دکتر الگود در کتاب تاریخ پزشکی ایران و سرزمین های خلافت شرقی،  سم مزبور را " هند گیاه البیش" نامیده که نوعی سم بیولوژیک به حساب می‏آید .
جرجانی در کتاب ذخیره خوارزمشاهی و خُفِ عَلائی رهنمودهای جالب توجهی را در رابطه با پیش‏گیری از بیوتروریسم گوارشی که در آن زمان رایج‏ترین راه ارعاب و هلاکت مخفیانه شخصیت‏ها و رقبا بوده است ارائه داده، متذکر می‏شود " کسانی را که از این کار، اندیشه باشد احتیاط آنست که طعامی که طعم آن قوی باشد نخورند مثلا طعامی که سخت ترش یا سخت شیرین یا سخت شور یا سخت تیز (تند) باشد نخورند، از بهر آنکه کسانی‏که خواهند کسی را چیزهای زیان‏کار دهند، به چنین طعام هائی مزه آن بپوشند و لذا آنجا که تهمت این‏کار باشد هیچ نباید خورد و اگر ضرورت افتاد چنان جای گرسنه و تشنه حاضر نباید شد 000 .
مهم‏ترین حادثه‏ای که در تاریخ از این نوع به وقوع پیوست مربوط می‏شود به قوم تاتار که در سال 1346 میلادی در شهر کافا که هم اینکFeodissiaنام دارد با پرتاب کردن اجساد مردگان ناشی از طاعون ، توانستند مقاومت شهر را از بین ببرند . برخی از مورخان ، علت پیدایش اپیدمی مشهور طاعون در اروپا را که حدود 25 تا 40 میلیون کشته به جای گذاشت ، همین اقدام قوم تاتار می‏دانند .
در سال 1710 میلادی نیز روس‏ها از همین روش ( روش قوم تاتار ) در حمله به سوئد استفاده کردند .
در سال 1767 میلادی در مبارزات بین نیروهای فرانسوی و بومیان آمریکا ( سرخپوستان ) ، نیروهای انگلیسی به فرماندهی جفری امرست با فریب دادن سرخپوستان آمریکایی و تحت پوشش اقدام‏های صلح جویانه و مسالمت آمیز ، با دستان خود پتو و البسه و سایر ضروریات زندگی را به آن‏ها هدیه دادند ، اما در حقیقت آن پتو‏ها و وسایل از بیمارستانی که از مبتلایان به آبله نگهداری می‏کرد ارسال شده بود ؛ و در نهایت باعث ایجاد اپیدمی آبله در بین سرخپوستان گردید که نسبت به آن حساس بودند و سرانجام بیش از 90 درصد آنها کشته شدند و نیروهای فرانسوی که در حقیقت از طرف اروپا به این جنگ فرستاده شده بودند ، بر سرخپوستان آمریکایی غلبه یافتند . ( نکته مهم در این طرح این بود که نیروهای انگلیسی از مصون بودن خود نسبت به این بیماری مهلک ( به علت مایه کوبی نیروهای اروپا ) و حساس بودن سرخپوستان به آن ، نهایت استفاده را کردند . )
دوران نوین
این دوران از سال 1918 میلادی آغاز می‏شود .از اولین اقدام‏هایی که در دوران نوین کاربرد این سلاح‏ها انجام شد ، تشکیل واحد 731 در ارتش ژاپن به عنوان متولی امر تحقیق در مورد این سلاح‏ها و یافتن نمونه قدرتمند برای ارتش ژاپن بود . در سال 1931 میلادی ژاپن برنامه‏های بیولوژیکی خود را گسترش بیش‏تری داد . به همین منظور ، واحد 731 در منچوری یک پایگاه مخفی برای آزمایش مستقیم بر روی انسان ( اسیران جنگی ) تشکیل داد که فقط برخی از آزمایش‏های بیولوژیکی این گروه یا در واقع جنایت‏های آنها در تاریخ ثبت شده است . حداقل 10000 زندانی در نتیجه این آزمایش‏ها جان سپردند .
در شروع جنگ جهانی دوم ، در سال 1941 هواپیماهای ژاپنی ، کک‏های آلوده به طاعون را در قسمت‏هایی از چین پراکنده ساختند . هواپیماهای ژاپنی در هر مرحله 15 میلیون کک را بر روی 11 شهر چین اسپری نموده و اپیدمی طاعون بوقوع پیوست که بین سال‏های 1937 و 1947 با بیش از 2000 حمله، مرگ94000 نفر بوقوع پیوست .
بر اساس شواهد تاریخی ، واحد 731 ارتش ژاپن حدود 400 کیلوگرم عامل آنتراکس(سیاه زخم) را به صورت بمب‏های ویژه آماده استفاده داشت .
دولت آمریکا در پایان جنگ جهانی دوم و درجنگی کاملاً تبلیغاتی به افشاگری اعمال این گروه و محکوم کردن دولت ژاپن پرداخت ولی در مقابل طی یک محاکمه نمادین ، علاوه بر بخشش و عفو دانشمندان این گروه ، حاضر به فراهم کردن امنیت آن‏ها شد به این شرط که تمامی اطلاعات و تجربیات به دست آمده توسط این گروه ، در خدمت برنامه‏های بیولوژیکی دولت آمریکا قرار گیرد .
دوران کنونی
پس از جنگ جهانی دوم ، دنیا وارد مرحله جدیدی به نام جنگ سرد شد . در این مرحله انگلستان نیز با جدیت سرگرم اجرای پروژه های متعددی در زمینه سلاح های بیولوژیک بود . آن‏ها به خصوص بر روی اسپورهای آنتراکس(سیاه زخم ) و میزان تخریب و گسترش آن به وسیله بمب‏های انفجاری کار می‏کردند .
واقعه‏ای که توجه جهانیان را به این فعالیت‏ها بیش از پیش جلب نمود ، اجرای آزمایش پخش اسپور آنتراکس به وسیله بمب‏های انفجاری در جزیره غیر مسکونی گرینارد در غرب اسکاتلند بودو تا سال 2000 میلادی در خاک این جزیره اسپورهای آنتراکس پیدا می‏شد . برنامه‏های بیولوژیک آمریکا نیز از سال 1941 شتاب گرفت . در سال 1943 در پی برنامه‏های آلمان‏ها و ژاپنی‏ها ، سردمداران دولت آمریکا با شدت بیش‏تری به پیگیری این تحقیقات پرداختند . این کشور برنامه‏های خود را در کمپ دتریک که امروزه فورت دتریک نامیده می‏شود ، متمرکز کرد .آمریکا آزمایش‏های مخفیانه‏ای بر روی مناطق پرجمعیت با عوامل کم خطر یا بی خطر مثل باسیلوس گلوبیجی ، سراشیا مارسنس و ذرات خنثی انجام می‏داد .
یکی از بزرگ‏ترین آزمایش‏های مخفیانه ارتش آمریکا ، پخش سراشیا مارسنس در شهر سانفرانسیسکو به صورت 5000 ذره در دقیقه بود که در نتیجه آن ، یکنفر فوت نمود و 10 نفر دیگر در بیمارستان بستری شدند .
در سال 1966 ، در ادامه این تحقیقات ، در سیستم متروی شهر نیویورک اسپورهای باسیلوس سابتیلیس پخش شد تا سیستم مترو از نظر امنیت ارزیابی شود . نتایج نشان داد که تمامی تونل‏های مترو تنها با آلوده کردن یک ایستگاه می‏تواند آلوده بشود .
در سال 1979 ، ساکنان شهر سوردلوسک در شوروی سابق ، شاهد یک انفجار بزرگ در تاسیسات نظامی شماره 19 ارتش شوروی بودند . چندین روز بعد در بین مردم این شهر تب و مشکلات تنفسی منتشر گردید تا این‏که تعداد مرگ و میر افراد به حدود 40 نفر رسید . دولت شوروی علت مرگ ساکنان شهر را مصرف گوشت آلوده گاو اعلام کرد . در نهایت تعداد کل تلفات به یک‏هزار نفر رسید . در سال 1992 رئیس جمهور وقت روسیه ، بوریس یلتسین ، در یک کنفرانس مطبوعاتی اعتراف کرد که ارتش سرخ در آن واحد نظامی به صورت مخفیانه یک برنامه گسترده بیولوژیکی انجام می‏داده است .
در بین سال های 1980 تا 1990 ، کاربرد سلاح های بیوتروریستی به صورت پراکنده بود که از آن‏ها می‏توان به استفاده شوروی از سم مهلک ترایکوتسن تی دو ( باران زرد ) علیه مجاهدین افغانی ، استفاده آمریکا از عامل میکروبی تب خوک علیه انقلابیون کوبا ، استفاده رژیم اشغالگر قدس از عامل بیولوژیکی علیه دختران خردسال فلسطینی در سال 1982 میلادی نام برد .
مهم‏ترین رویداد بیوتروریسم در هزاره جدید ، پخش نامه‏های حاوی اسپور آنتراکس(عامل مولد سیاه زخم ) در آمریکا بود :در روز 18 سپتامبر سال 2001 اولین نمونه آنتراکس پوستی به علت نامه پستی حاوی اسپور آنتراکس مشاهده شد که بیمار با مصرف آنتی بیوتیک بهبود یافت . از این زمان تعداد مبتلایان به آنتراکس پوستی افزایش یافت تا این که در دوم اکتبر ، 2 مورد آنتراکس تنفسی به عنوان اولین نمونه‏های آنتراکس تنفسی سال‏های اخیر آمریکا گزارش شد و در پی آن روبرت استیونس نتوانست در مقابل این بیماری مهلک دوام بیاورد و اولین قربانی بیوتروریسم در هزاره جدید نام گرفت .
از این تاریخ به بعد تعداد نامه‏های ارسالی آلوده به قسمت‏های مختلف آمریکا ، از جمله به مجلس سنای آن کشور نیز افزایش یافت و تعداد قربانیان نیز رو به افزایش گذاشت . در اواسط ماه اکتبر باز هم 2 کارمند اداره پست به علت آنتراکس تنفسی جان باختند و تقریبا بسیاری از اداره‏های فدرال برای مدت نامعلومی تعطیل شدند . وزارت بهداشت آمریکا در اواخر ماه اکتبر شروع به تجویز آنتی بیوتیک سیپروفلوکسوساسین در یک دوره 10 روزه به بیش از 2200 نفر از کارمندان پست کرد و از طرفی در بین ارتش و نیروهای نظامی نیز تجویز واکسن آغاز شد .
این وحشت و فاجعه در بین کارکنان اداره پست و سایر شهروندان عادی به حدی بالا گرفت که شرکت سازنده داروی سیپروفلکسوساسین حاضر شد 100 ملیون قرص را تقریبا به نصف قیمت اولیه در اختیار دولت قرار دهد ؛ یعنی چیزی معادل 100 ملیون دلار تنها برای پیش‏گیری دارویی در مقابل این حمله بیوتروریستی‏!
پس از پیش آمدن این برنامه طراحی شده ، دولت نومحافظه‌کاران با بهانه قرار دادن این اتفاق سیلی از بودجه‌های دولتی را برای مقابله با تهدیدات بیولوژیک گروه‌های تروریستی همچون القاعده به مراکز تحقیقاتی مختلف ارائه داد تا به ظاهر راه‌کارهایی برای مقابله با این حملات فراهم کنند. برای برخورداری از این سیل پولی، بسیاری از سازمان‌هایی که بر روی بیماری‌های واگیردار و عفونی کار می‌کردند کار خود را به نوعی با بیوتروریسم ارتباط داده و دست به انجام تحقیقات و آزمایش‌های گسترده‌ای زدند که یقینا در آینده‌ای نه چندان دور نتایج آن همچون نتایج پژوهش‌های دهه‌های قبل بر همگان ظاهر خواهد شد.
در سیستم درجه بندی امنیت بیولوژیک آمریکا درجه 4 به خطرناک‌ترین آزمایش‌ها و آزمایشگاه‌ها داده می‌شود. پیش از یازده سپتامبر تنها پنج آزمایشگاه وجود داشت که در بالاترین درجه امنیت بیولوژیک، یعنی درجه 4، قرار داشتند و به طور فعال در زمینه مطالعه عوامل بیولوژیک مرگ‌زا کار می‌کردند. در حالی که در سال 2009 این تعداد به پانزده مورد رسید و روند افزایشی همچنان ادامه داشته و تعدادی نیز در حال ساخت هستند.
در مجموع هم اکنون بیش از 400 مرکز تحقیقاتی در درجات امنیت بیولوژیک 3 و 4 در آمریکا فعال هستند که توانایی تولید عواملی همچون باکتری سیاه زخم و فراورده‌های آن را دارند و بیش از چهارده هزار نفر بر روی تولید چنین عوامل خطرناکی کار می کنند که اکثر آنها مربوط به بخش غیر دولتی بوده و برای کسب بودجه مجبورند پروژه‌های مد نظر سیاست‌مداران را هرچه که باشد بپذیرند.
ویژگی های عوامل میکروبی
 - 1
توانایی ایجاد تلفات زیاد ؛ در بین انواع سلاح‏های نوین، میکروب‏ها و فرآورده‌های میکروبی رقمی بهت آور از مرگ و میر را در پی خواهند داشت. مثلاً 15 گرم از سم تولید شده توسط باکتری کلستریدیوم بوتولینوم می‌تواند تمام مردم جهان را به کام مرگ بکشد ! یا به‏طور مثال اگر در شهری 12 میلیون نفری یک موشک اسکاد با کلاهک محتوی 300 کیلوگرم گاز اعصاب سارین منفجر شود بین 60 تا 100 هزار نفر را خواهد کشت. اگر همین کلاهک حاوی یک بمب 12 کیلوتنی هسته‌ای باشد 23 تا 80 هزار نفر را از بین می‌برد. اما اگر چنین کلاهکی با تنها 100 کیلو اسپور سیاه زخم بار شود بسته به شرایط جوی بین 42 هزار نفر تا 3 میلیون نفر را خواهد کشت.
- 2
توانایی در ایجاد بیماری و عوارض طولانی مدت و نیاز به مراقبت‏های گسترده
- 3
توانایی برخی عوامل در انتشار از طریق ناقل یا فرد آلوده ؛ این امر باعث می‌شود تا آلودگی از فردی به فرد دیگر منتقل شود و همین امر کمک می‌کند تا با حجم اندکی از میکروب بتوان شهری را از پای درآورد.
- 4
عدم وجود فن‏آوری کافی و سیستم‏های شناسایی کارآمد ؛ تقریباً اکثر کشورهای جهان که مورد این تهدیدات هستند از فن‏آوری نوین تشخیص بی‏بهره‏اند. گذشته از سطح پایین علمی این کشورها، عدم فروش تجهیزات پیش‏رفته از سوی کشورهای توسعه یافته باعث شده تشخیص سریع یک حمله بیوتروریستی با تأخیر صورت پذیرد .
 - 5
کاهش نقش خودامدادی و دگر امدادی و افزایش حس ناامیدی در مردم .
- 6
وجود یک دوره نهفته بیماری که باعث می‌شود درمان و پیش‏گیری از انتقال بیماری با تأخیر انجام شود‏؛ معمولاً در خوش بینانه‏ترین حالت، وقتی کادر دفاعی از بروز یک تهاجم میکروبی آگاه می‌شوند که یک اپیدمی رخ داده است. طبعاً در این حالت کمک رسانی و مهار بیماری بسیار دشوار و با بروز استرس‏های اجتماعی همراه است .
 - 7
توانایی در ایجاد علائم عمومی و غیر اختصاصی و اصولاً مشکل بودن تشخیص ؛ تقریباً تمام بیماری‏های عفونی در شروع علائم بالینی یک‏سانی نشان می‌دهند. مثلاً سیاه زخم در آغاز علائمی همچون یک زکام عادی را بروز می‌دهد. بعد از یک دوره یکی دو روزه که فرد حساس بهبودی می‌کند، ناگهان با شتابی فراوان تمام بدن را دربر می‌گیرد و فرد را می‌کشد. در این‏جا مهارت کادر درمانی در تشخیص افتراقی بیماری‏ها بسیار تعیین کننده خواهد بود .
- 8
امکان تولید میکروب‏های نوپدید یا انتشار عوامل بازپدید ؛ میکروب‏های نوپدید به میکروارگانیسم‏هایی گفته می‌شود که در آزمایشگاه‌های بیوتکنولوژیک، از تغییر گونه‌های وحشی به‏دست می‌آیند. با کمک مهندسی ژنتیک می‌توان باکتری یا ویروسی را تولید نمود که در حکم یک گونه یا زیرگونه جدید باشد. ایدز، سارس، ابولا و‌‌.. از این دسته‏اند. اما میکروب‏ها بازپدید به آن گروهی گفته می‌شود که ریشه کن شده یا تقریباً بطور کامل مهار شده‏اند ولی توسط گروه‏هایی که به بانک‏های میکروبی جهان دسترسی دارند، دوباره منتشر می‌شوند. مثلاً آبله در جهان ریشه کن شده. با این وجود چند کشور از جمله ایالات متحده هنوز مقداری از این ویروس را در بانک میکروبی خود نگهداری می‌کند. نشت یا انتشار عمدی آن در جهانی که نزدیک به 40 سال است واکسن آبله را دریافت نکرده فاجعه بار خواهد بود.
 - 9
موجب تخریت صنایع و تجهیزات نمی‏شوند.
پیچیدگی‌های برخورد با عوامل میکروبی
1
ـ مقادیراولیهعاملاندکاستودرنتیجهدرلحظاتاولیههجومقابل ردیابی نیست. اما در مدت کوتاهی ـ اگر میکروب زنده باشد ـ تکثیر می‌شود و حوزه گسترده‌ای را خواهد پوشاند.
2
ـ آثارشاندیرظاهرمی‌شود. معمولاًبیمارییکدورهنهفتهداردکهاز لحظه آلوده شدن تا بروز علائم را شامل می‌گردد. همین زمان، تشخیص را به تأخیر انداخته و در عین حال باعث انتشار بیماری خواهد شد. طبعاً هر چه زمان کمون ( زمان نهفتگی ) بیماری بیش‏تر باشد، خطر بروز همه‏گیری بیش‏تر خواهد بود .
3
ـ مهارآنمشکلاست. افرادآلودهبه‏صورتبیماریاناقلبدونآن‏کهبتوان ایشان را تحت کنترل قرار داد در منطقه جابه‏جا می‌شوند ویا به عقب خط باز می‌گردند. با این کار باعث گسترش شدید عامل می‌شوند .
4
ـ عموماً قابل انتقال و سرایت از یک فرد به فرد دیگر هستند .
5
ـ غیر قابل تشخیص با حواس پنجگانه هستند. یعنی رنگ و بو ندارند .
راه‌های انتشار عوامل بیولوژیک در یک حمله تروریسی
این عوامل از طریق جنگ‌افزارهای گوناگون منتشر می‌شوند. از جمله بسته‌های مراسلاتی، هواپیماهای سبک سمپاش یا بدون سرنشین مخزن‏دار، اشیا ووسایل مصرفی - بهداشتی و آرایشی، آفات نباتی، حشرات و جوندگان ناقل و تنقلات مانند شکلات‏ها .
اصولاً جاسوسان و عوامل خود فروخته داخلی می‌توانند با هر وسیله‌ای به انتشار میکروب‏ها یا فرآورده‌های کشنده آن‏ها مبادرت نمایند. از این بین مراسلات پستی، لوازم آرایشی، البسه‌های دست دوم، بسته بندی‏های صادراتی، سیگار و تنقلات گزینه‌های مورد توجه هستند. می‌توان حجم معینی از اسپور باکتری‏ای مانند باسیلوس آنتراسیس را در پاکت نامه‌ای ریخت و به مقصد هدف پست کرد. در ترکیب مواد سازنده شکلات‏ها و تنقلات مواد مضر با تأثیر دراز مدت را قرار داد یا به همراه علوفه دامی، حشرات ناقل بیماری‏های دام و طیور را به کشوری فرستاد تا صنایع آن کشور را فلج نمایند.
نشانه‌های یک تهاجم بیولوژیک
گفته شده که امکان تشخیص سریع عوامل میکروبی بسیار محدود و در صورت وجود نیز کار با آن‏ها بسیار پیچیده و دقیق است. لذا مشاهدات کادر پزشکی و نیروهای بهداشتی - درمانی بسیار کمک کننده خواهد بود. نشانه‌های زیر می‌تواند دلیل بر یک تهاجم بیوتروریستی باشد :
 - 1
ازدیاد حشرات بطور غیر عادی در منطقه. به‏خصوص حشراتی که قبلاً در منطقه دیده نشده‏اند .
 - 2
وجود اجساد حیوانات مرده به‏صورت غیر عادی در منطقه. یا حیوانات غیر بودمی مرده و زنده در اطراف مراکز مسکونی و پادگانی.
 - 3
احساس تغییر طعم و مزه آب و مواد غذایی .
 - 4
خشک شدن ناگهانی گیاهان .
 - 5
مردن احشام و دام‏ها در منطقه .
 - 6
بیمار شدن ناگهانی افراد .
 - 7
مشاهده افراد مبتلا به بیماری با علائم مشترک و به تعداد زیاد.
مدیریت بحران و اصول مبارزه با بیوتروریسم
مدیران نظامی و انتظامی کشور بایستی در قبال تهدیدات بیوتروریستی به چهار پرسش اصلی پاسخ دهند : چه کسی، چه وقت، چطور و کجا اقدام به چنین حمله‌ای می‌کند. دانستن پاسخ این چهار پرسش کادر دفاعی را پیشاپیش در برابر تهدیدات آماده می‌سازد و کمک می‌کند تا منافذ نفوذ بسته شوند. در اینجا اصول پنجگانه‌ای را می‌توان برای چنین مبارزه‌ای تعریف نمود:
- 1
آگاهی: دانش و آگاهی از روند پدیده بیوتروریسم، شناخت تهدیدات، منافذ خطر و کلاً یافتن پاسخ چهار سئوال کلیدی فوق گام نخست چنین مبارزه‌ای است .
- 2
آمادگی: رسیدن به سطح مطلوبی از توانایی دفاعی با تمرینات و رزمایش‏ها، دست‏یابی به علوم جدید، دست‏یابی به فن‏آوری نوین تشخیص و دفاع و درمان، تهیه لوازم و ملزومات چنین جنگ مخفی و ساکتی، دومین گام مبارزه و دفاع خواهد بود .
 - 3
مهارت: اعتماد به نفس، غلبه بر ترس و مهارت در هدایت بحران به سمت عادی سازی شرایط ، سومین و مهم‏ترین گام چنین مبارزه‌ای است .
- 4
شک: متولیان دفاعی کشوری که همواره در پنهان و آشکار مورد تهدیدات اجانب است، بایستی به هر پدیده‌ای حتی پدیده‌ای که در نگاه اول طبیعی جلوه می‌کند با نگاه شک بنگرند. چنین نگاه شک آلودی باعث می‌شود بسیاری از منافذ ورود دشمن باز شناخته شود و اصول ایمنی هرچه بیش‏تر رعایت گردد. دیگر نباید از کنار هر اپیدمی کوچک و بزرگی به سهولت گذشت .
-5
کتمان و رازداری: وقتی نخستین هدف دشمن از حمله تروریستی ایجاد ترس در مردم عادی است، مهم‏ترین عمل کادر دفاعی آن خواهد بود که از انتشار خبر حمله و شایعه‌سازی در پیرامون آن خودداری نمایند. به‏خصوص کادر درمانی که با مصدومین چنین حمله‌ای روبرو هستند. از انتشار خبر حمله، بیان تعداد مصدومین، نوع بیماری، بزرگ‏نمایی واقعه نزد مردم عادی و بیان تشخیص‏ها و علائم بالینی و درمان‏ها در جراید ( در بیش‏تر موارد دشمن از طریق جراید نتایج حمله خود را ارزیابی می‌کند. به‏خصوص که خواسته باشد سلاحی جدید را بر مردم بیازماید ) جداً باید پرهیز نمود .
بیوتروریسم با اهداف اقتصادی :
در این نوع از بیوتروریسم هدف نابود کردن پایه‏های اقتصادی کشور یا منطقه‏ای می‏باشد . در بعضی از کشورهای در حال توسعه که غذای اصلی مردم را محصولات کشاورزی نظیر برنج تشکیل می‏دهد ممکن است با ایده‏های تروریستی، به آسیب بیولوژیک غلات و از بین بردن آن‏ها بپردازند و مسبب قحطی، سوء تغذیه، کاهش ایمنی و عفونت‏های مکرر گردند. در کشوری مانند ایران مزارع گندم و برنج به عنوان اساس تغذیه مردم می‏تواند مورد حملات بیوتروریستی قرار گیرد . بیماری تب برفکی در جمعیت حساس کشوری که این بیماری را ندارد سبب ضربه سنگین اقتصادی می شود چنان‏که در سال‏های 2000 الی 2007 انگلستان مورد حمله قرار گرفت و میلیاردها دلار خسارت مالی دید . در این سال‏ها انگلستان برای جلوگیری از انتشار بیماری مجبور شد بیش از یک میلیون راس گاو را معدوم نماید
سرویس‏های اطلاعاتی غرب، متهم اصلی بیوتروریسم :
علی‏رغم این‏که کشورهای غربی به ویژه آمریکا از هر استدلالی برای اتهام زنی به گروه‏های باصطلاح تندرو استفاده می‏کنند، اما یکی از جالب‏ترین نکات این است که بزرگ‏ترین استفاده کنندگان از مواد شیمیایی میکروارگانیسم‏ها و تروریسم بیولوژیکی علیه جان انسان‏ها، سازمان‏های اطلاعاتی کشورهای قدرتمند غربی و رژیم صهیونیستی هستند که از این راه برای حذف بی سر وصدا و بدون ردپای رقبا و مخالفانشان بهره می‏برند.
مرگ مرموز مامور سابق ک.گ.ب. در لندن :
مرگ الکساندر لیتویننکو (Alexander Litvinenko) جاسوس سابق اداره امنیت فدرال روسیه در انگلیس در سال 2007، یکی از پر سر و صداترین جریان‌های خبری به شمار می‌رود. الکساندر والتروویچ لیتویننکو جاسوس سابق اداره امنیت روسیه بود که پس از 23 روز جدال با مسمومیتی که ناشی از «پلوتونیوم210» گزارش شد در گذشت. از آن‏جا که لیتویننکو جاسوس سابق روسیه، از منتقدان صریح دولت روسیه بود، رسانه‏های غربی انگشت اتهام را به سوی مقامات روسی نشانه گرفتند گرچه دولت روسیه هیچ‏گاه این موضوع را نپذیرفت و به شدت آن‏را رد کرد. به گزارش آسوشیتدپرس، تیم پزشکی الکساندر در توجیه علت وخامت اوضاع جسمانی وی اعلام کردند که لیتویننکوی 43 ساله با حمله قلبی روبرو شد و پلیس لندن نیز اعلام کرد علت مرگو لیتویننکو نامعلوم است. بر اساس این گزارش این جاسوس سابق شوروی اعلام کرده بود که در تاریخ اول نوامبر حین انجام تحقیقات در خصوص مرگ 'آنا پولیتکوفسکایا' روزنامه نگار فقید روس و از دیگر منتقدان کرملین مسموم شده بود. به گفته وی پس از این اتفاق، موهای سر و بدنش به تدریج شروع به ریختن کرد، گلویش متورم و سیستم اعصاب و روانش به شدت آسیب دید. وی هم چنین در گفت‏وگو با مجله تایمز گفت که کرملین مستقیما در مسمومیتش دست داشته است. پس از این حادثه سرویس اطلاعات خارجی روسیه (SVR) طی بیانیه‏ای هر گونه دست داشتن در مرگ مخالفانش را رد کرد
شکست های پی در پی سی. آی. ای. در ترور کاسترو :
کوبا یکی از کشورهایی قاره آمریکاست که به علت نوع دیدگاه سیاسی و نزدیکی جغرافیایی با آمریکا و به ویژه روابط نزدیک با شوروی در دوران جنگ سرد، جایگاه ویژه‏ای پیدا کرد. ایالات متحده آمریکا نیز تمام تلاش خود را برای ساقط کردن دولت مستقل این کشور و ترور یا سرنگونی رهبران ضدآمریکایی کوبا به کار برد تا جایی که این تقابل و ایستادگی در برابر زور گویی‏های آمریکا در دهه 1960 میلادی، جهان را تا مرز یک جنگ هسته‏ای و تقابل دو قطب شرق و غرب یعنی آمریکا و شوروی پیش برد. یکی از عمده‏ترین دلایل تقابل دو کشور کوبا و آمریکا را باید در روی‏کرد منحصر به فرد و استعمارستیز 'فیدل کاسترو' بنیان‏گذار انقلاب کوبا جست‏وجو کرد.فیدل کاسترو متولد سال 1926 میلادی است و در سال 2008 رسما خود را بازنشسته کرد و از نظر طول مدت زمامداری دارای جایگاه سوم در بین رهبران و مقامات کشورهای جهان است. مدتی قبل اخباری جالب منتشر شد که در آن عنوان شد؛ فیدل کاسترو تاکنون 638 بار مورد حمله تروریستی قرار گرفته و از آن جان سالم به در برده است که البته عمده آن‏ها به وسیله سرویس اطلاعاتی آمریکا برنامه ریزی شد. در میان روش‏های اتخاذ شده برای ترور کاسترو؛ سمی کردن سیگار، اعطای سیگار و هدایای قابل انفجار، آلوده کردن لباس‏های شنا و جاسازی مواد منفجره در کفش، و توپ بیس بال و انداختن قرص بوتولینوم در نوشیدنی وی... دیده می شود. رویترز نوشت؛ حتی در یکی از این اقدامات تروریستی تلاش شد تا با استفاده از یک پودر سمی، ریش‏های بلند کاسترو را آلوده کنند تا با ریزش ریش‏های وی از مجبوبیت کاسترو در کوبا و دیگر کشورهای جهان کاسته شود. سایت خبری رسمی کوبا 'آنسا' نیز گزارش داد که رهبر انقلابی 85 ساله کوبا در زندگی سیاسی خود یعنی از سال 1959 تا سال 2006 در مجموع از 638 سوءقصد جان سالم به در برده است و به نقل از روزنامه دیلی تلگراف، بخشی از این اقدامات تروریستی در قالب یک سریال 8 قسمتی با عنوان 'او که باید زندگی کند'-He Who Must Live- ساخته شده است.
موساد، ترورهای بیولوژیک و مرگ‏های آرام رهبران فلسطینی :
منابع خبری اعتقاد دارند که استفاده از سموم مرگ‌آور و خطرناک که با تاثیر منفی بر روی ارگان‌های مختلف بدن که مرگی تدریجی و بی سر وصدا را به همراه دارد، در موساد و شبکه‌های اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی رواج دارد. مرگ مشکوک 'ودیع حداد' بنیان‏گذار جنبش ملی‌گرایان عرب و از مهم‏ترین مبارزان فلسطینی در دهه‌های 70 و 80 میلادی، 'خالد مشعل' از فرماندهان حماس و رییس دفتر سیاسی این حزب که ناکام ماند و 'محمود المبحوح' از رهبران حماس ازجمله افرادی هستند که گفته می‌شود همگی قربانی ترورهای خاموش سازمان‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی شده‌اند. یاسر عرفات، رهبر جنبش آزادیبخش فلسطین نیز ازجمله کسانی است که گمان می‌رود موساد در ماجرای مرگ وی نقش داشته است.
بیوتروریسم ابزار چه گروهی است:
حال با تمام این توضیحات، این پرسش پیش می‏آید که کدام‏یک متهم‏ترند؟ گروه‏های تروریستی که به فرض درست بودن ادعاها در گذشته تنها قادر شدند در سراسر جهان با روش‏های بیولوژیکی کم‏تر از 50 نفر را قربانی خواسته‏های غیرمشروع خود کنند، یا سازمان‏های تروریستی وابسته به قدرت‏ها که به‏راحتی افراد مخالف خود را حذف می‏کنند و با استفاده از سکوت رسانه‏ای بر اطلاعات مربوط به مرگ انسان‏های بی‏گناه و مقامات سرپوش گذاشته و به اقدامات خود ادامه می دهند!؟

-------------

مقدمه :

 

گواهی محصولات کشاورزی نشان می دهد که در فرایند تولید محصول، شاخص های زیست محیطی، کیفیت،‌ فرایند صحیح تولید، ساختار و  شرایط خوب کاری برای تولید کنندگان در مراحل تولید تا مصرف رعایت شده است. اعتماد بخشی و تضمین سلامت محصولات و فرآورده‌های غذایی مورد مصرف جامعه در هر کشور مهمترین شاخص ارتقای بهداشت اجتماعی است. با توجه به جمعیت رو به افزون دنیا در هزاره سوم، پایداری در شاخص های امنیت و سلامت غذا و تعیین استراتژی برای دستیابی به این هدف، مهمترین چالش دولت هابه شمار می رود. دراکثر کشورها تولید، عرضه و واردات مواد غذایی تحت کنترل نظام گواهی که مجموعه ای از دستور العمل ها، استانداردها، مقررات، سازمان  و فرایند حقوقی، اجرایی و کنترلی است، صورت می گیرد. برای ایجاد اعتماد در مصرف کنندگان درخصوص کیفیت و سلامت محصولات و فراورده های کشاورزی، سیستم  و مقررات متنوعی با عنوان کلی نظام گواهی محصولات  کشاورزی حاکم است. استقرار نظام گواهی، معمولا در قالب استانداردهای بین المللی، منطقه ای یا قوانین ملی جهت کنترل کیفیت با هدف تضمین سلامت محصولات برای مصرف کنندگان اعمال  می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1 -1- چه برنامه و چه دوره گذار عملی برای ورود محصولات آلوده به بازار باید  اتخاذ شود ؟

با توجه به اهمیت موضوع به نظر می رسد  در چند بخش می توان برنامه ریزی کرد.

1-1-  نقش تولید کننده : شناسایی قطب تولید هر محصول  با نگاه تولید محصول سالم و برند سازی محصول در آن منطقه- بررسی تقویم کشت در خصوص شناسایی عوامل خسارت زا کشت ارقام مقاوم تبادل نظر با کارشناسان پهنه در خصوص نحوه پیشگیری به جای درمان در خصوص عوامل خسارت زا- برنامه ریزی برای تهیه برچسب تولید و لزوم درج اطلاعات مربوط به آن

 1-2-   نقش ناظرین پهنه : نظارت و اطلاع رسانی  کارشناسان پهنه در خصوص عوامل موثر در پیشگیری عوامل خسارت زا-  آگاهی به بهره بردار در خصوص  نحوه مصرف بهینه نهاد های بر اساس شناسایی  عوامل موثر در افزایش راندمان نهاده های شیمیایی- شناسایی سموم تخصصی با دوره کارنس کمتر و LDD 50  بالا  آزمایش خاک و توصیه کودی بر اساس آزمون ترویج و آموزش نقش مواد آلی در افزایش راندمان تولید توصیه فنی در خصوص کاربرد میکروالمانها همراه با ماکرو المانهای ، تغذیه کودی- آموزش بهداشت و  نقش نهاد های تولید در برهم زدن سلامت  تولید کننده تهیه فرم مراحل تولید و میزان مصرف نهاد های

1-3- نقش فروشنده : تاثیر بسته بندی در کاهش میزان خسارت   استفاده از تکنیک حفظ کیفیت محصولات برداشته ( به عنوان مثال کاهش تنفس با استفاده از تنظیم حرارت)- نصب برچسب  و هدایت مصرف کننده به رعایت اصول تولید محصول سالم

1-2- سیاست منع و یا برچسب گذاری کدام برای محصولات کشاورزی مناسبتر هست ؟

-       با هدایت تولید کننده به اهمیت برچسب گذاری و تفاوت قیمت و اطلاع رسانی قوی در این زمینه می توان  مصرف کننده را به حقوق خود در مصرف تولید محصول سالم آشنا نمود ( در سورتینگ برنج- گوشت مهر زده تخم مرغ نشان دار........)

-       چگونه کشاورز را به مصرف بهینه نهاد های شیمیای سوق داد؟

-        آموزش بیشتر به تولید کننده در خصوص اثرات مثبت و منفی نهاد های شیمیایی( سایت الگویی)

-       سوق دادن تدریجی محصولات به سمت برچسب زدن محصول تولید و لزوم استاندارد مربوطه برای تولید محصول سالم و بسته تشویقی در قیمت گذاری( برچسب استاندارد )

-       قیمت گذاری واقعی نهاده های شیمیایی و کاهش تدریجی سوبسید در این زمینه با هدف مصرف بهینه نهاد های شیمیایی از سوی تولید کننده ( افزایش قیمت سموم )

-       پر رنگ شدن حضور کارشناسان پهنه در زمان و انتخاب و میزان و چگونگی مصرف نهاد های شیمیایی ( حکم حاکمیتی )

2- چگونه می توان سیستم توزیع و خرده فروشی را ساماندهی کرد؟ امکان تجمع خرده فروشندگان و نصب برچسب امکان پذیر هست ؟

-       ایجاد تشکل تولیدکنندگان با هدف تاثیر گذاری در قیمت گذاری محصولات تولیدی و کاهش تفاوت قیمت از مزرعه تا سبد خانوار

-       تشکیل شرکت تعاونی خرد ، در قطبهای تولید با هدف انتقال سریعتر از مزرعه به

-       شناسنامه دار نمودن محصول تولیدی با هدف افزایش سلامت و مسئولیت پذیری تولید کننده

-       ترویج فرهنگ  کیفیت به جای کمیت با نگاه ترویج فروش محصول از مزرعه به سبد خانواده با  کسب برچسب محصول سالم ( GAP (

-       درجه بندی محصول تولید شده با برچسب کیفیت (درصد قند در هندوانه )

-       ایجاد شناسنامه کاری برای فروشندگان خرده فروشی با درج مشخصات در بسته بندی فروشگاه کالا

-       با ایجاد مکان فروش خاص برای و تهیه امکانات رفاهی و بهداشتی و همکاری شهرداری و نهادهای تاثیرگذار می توان مصرف کننده را به این مکان جلب کرد.

-       ایجاد غرفه روزانه و کسب اجاره یک روز می توان هزینه اضافی بر قیمت محصولات کشاورزی را کاهش داد.

-       اولویت واگذاری به تولید کنندگان  از اهمیت بالایی برخوردار هست

-       واگذاری مکان مشخص برای محصولات با برچسب استاندارد و نظام مهندسی ، امکان هدایت مصرف کنندگان ، خاص این محصولات را فراهم نمود.

-       تهیه بسته حمایتی و تشویقی  برای محصولات برچسب دار ، یکی از نکات مهم  برای ترغیب فروشندگان خواهد بود.

3- آیا سپردن وظیفه برخورد با متخلفان در حوزه ایمنی غذایی به نهاد های مختلف نقص غرض هست؟

-       به نظر تجمع واحد در ارزیابی و برخورد با متخلفان یکی از روشهای اثر گذار خواهد بود.

-       تعدد نهاد های نظارتی و  موازی کاری ، سبب ایجاد رانت و ناهماهنگی  خواهد شد.

4- آیا می توان نظارت بر ایمنی مواد غذایی را به دو دسته  استاندارد اجباری و اختیاری تقسیم کرد. و آیا همه محصولات خام و فرآوری باید متمرکز  مدیریت شوند  ؟

-       در تهیه یک استاندار باید ، اطلاعات جامع در خصوص آن کسب نمود. به نظر برای شروع بهتر هست  همانند طرح سلامت ، در چند پایلوت شروع و نقاط ضعف و قوت مشخص شود.

-       مصرف محصول سالم، جزء حقوق اولیه مصرف کننده بوده و باید برای محصول ایمنی ، استاندارد اجباری تصویب و اجرا شود.

-        با توجه به تاثیر کیفیت تولید در مزرعه در کیفیت محصول فرآوری شده ، به نظر تفکیک استاندار محصولات کشاورزی خام و فرآوری باید یکسان و جامع ولی با معیار جداگانه باشد.

-       در بحث نظارت به نظر تجمع سبب تقویت اثرگذاری نظارت ایمنی محصولات غذایی خواهد شد.

5- تفکیک مسئولیت غذایی آلوده بین تولید کننده و توزیع کننده و فروشنده  چگونه باید باشد؟ آیا استاندارد ایزو 22000 اثر بخش هست ؟

-       برای اثر بخشی نظارت در مراحل مختلف تولید- فرآوری- فروش ، اخذ برچسب اجباری در تمامی مراحل با مشارکت بخشها و نهادهای مختلف در یک نهاد مستقل با نمایندگان تام الاختیار ، می تواند  به عنوان یک مرکز هدایت کننده محصولات ایمنی موثر باشد

-       آنچه مهم هست مسئولیت پذیری واحد تولید کننده  در حلقه اولیه  بسیار تاثیر گذار و نظارتی مستقیم خواهد بود. چناچه با بسته حمایتی و تشویقی در این زمینه تولید کننده در نقش تسهیگر ورود پیدا خواهد کرد .

-       به نظر با یجاد تشکل واحد روستایی در هر منطقه و ایجاد استاندارد و قیمت گذاری بر اساس کیفیت ، می تواند یک گامی مثبت در کسب ایزو 22000 باشد.

6- بررسی نقاط بحرانیHACCP  در چه وضعیتی قرار دارد؟آیا می توان پیاده سازی آن را الزامی نمود؟ چرا نظارت وجود ندارد و چه سازگاری می توان تهیه کرد؟

-       در کشورمتاسفانه وضعیت خوبی در عرضه و نظارت وجود ندارد

-       به نظر با آشنا نمودن مصرف کنندگان واهمیت آن بر سلامت تک تک افراد  جامعه بتوان در اثرگذاری قوانین و نهادهای مجری ، بسیار موثر باشد.

-       یکی از دلایل قوی نبودن نهادهای نظارتی ، وضعیت معیشتی مصرف کننده بوده که به کمیت بیشتر از کیفیت و همچنین به قیمت ، بیشتر از ارزش غذایی توجه دارند

-       برای هر مجموعه تولیدی ، سود و تداوم  تولید  از سیاست کلی بوده و برای سوق دادن کارنجات توجه به بسته تشویقی و از سوی دیگر آگاهی مصرف کننده به نقش محصولات ایمنی

7- مشکل اصلی در کدام یک از process certification   و product certification  ؟

-       به نظر هر کدام در جایگاه خودشان مهم هستند . مشکل اصلی در تولید هست، با توجه به تعداد خرده مالکیت و کم بودن اطلاعات میدانی در عرصه تولید ، یک کام بزرگ نیاز دارد.

8-  چه سیاستی باید اتخاد شود تا یک نهاد ناظر مستقل و اثر گذار داشته باشیم ؟

-       به نظر دیگاه100 درصد خصوصی و یا 100 درصد دولتی ، یک دیگاه دقیق نباشد. شاید بتوان با یک مجموعه نظارتی دولتی مرکزی که سیاستهای کلی را طرح و ناظر بالا دستی و به همراه شعبه های استانی و شهری و روستای که در اختیار بخش خصوصی باشد ، بتوان در بلند مدت میزان سلامت محصولات را ارتقاء داد.

9- آیا بر اساس قوانین موجود کسانی که برخلاف قوانین اقدام به واردات می نمایند ، مجرم هستند ؟

-       از نظر قوانین مجرم و جرایم آن مشخص هست. مشکل در نحوه اجرا و سلیقه ای و شاید دخالت امور سیاستی و حکومتی و در مواردی اعمال نفوذ ، سبب عدم اجرای دقیق قوانین تعزیراتی و حکومتی شود.

10- چه ظرفیت سازی در زمینه نیروی انسانی و آموزش های در سازمانهای مرتبط با ایمنی غذایی باید انجام شود؟

-       تهیه یک معیار اندازه برای شاخص سلامت در تمام محصولات در تمامی مراحل برای ارزیابی کارشناسان

-       برنامه ریزی برای یک مجموعه خاص برای آموزش و کسب مهارت کارشناسان

-       شناسایی و کد گذاری لوازم مورد نیاز برای اندازه گیری در نمونه ارسالی با اهمیت و فراوانی آزمون در سطح بهره بردار تا در سطح ستادی

-       شناسایی نیروهای متعهد و متخصص با شاخصه امین بودن در اجراء

-       تهیه یک چارت سازمانی و انتخاب کارشناسان میدانی در هر محصول با توجه به اهمیت محصول

11- امنیت شغلی و کارآمدی ناظران فنی کارخانجات چگونه باید بهبود یابد؟

-       مستقل بودن جذب و نظارت در ناظرین فنی

-       توجه به وضعیت معیشتی  ناظرین

12- آیا غذا با دارو و لوازم بهداشتی سنخیتی دارد ؟ روسا سازمان غذا باید چه صلاحیتی داشته باشند؟

-       به نظر بحث استاندارد غذا و دارو از یکدیگر کاملا جدا بوده و  بهتر هست نظارت جداگانه داشته باشند

-       در بحث غذا به نظر ، مسئولین بخش تولید کننده بیشتر می تواند در نظارت ایمنی غذا ، اثرگذار باشند

13- کدام یک از سناریوهای تک سازمانی و یا چند سازمانی و حالت یکپارچه برای مدیریت ایمنی غذایی مناسبتر هست ؟

-       به نظر حالت یکپارچه  و  همراه با نظارت چند ارگان ، بتواند اثرگذار باشد

14- بهترین ظرفیت سازمانی موجود برای تشکیل سازمان ایمنی غذایی چه مواردی هستند و باید تحت نظارت چه نهادی باشد؟

-       به نظردر بحث سلامت غذا ، بتوان با ایجاد یک تشکل خصوصی زیر نظر نظام مهندسی کشاورزی و با همکاری آزمایشگاههای کنترل کیفیت در این زمینه شروع کرد و برای نظارت این مجموعه ، نهاده های نظارتی مربوطه را در وزارت کشاورزی و وزارت بهداشت تعریف کرد.

15- با فرض انتخاب سناریوی یکپارچه هریک از سازمانهای موجود چه نقشی خواهند داشت ؟

-       سازمان مرکزی غذا : نقش ستادی و هدایت کننده اصلی مجموعه با هدف بهرگیری از پتانسیل بخشهای مختلف در سایر نهادها و سازمان و برنامه ریزی برای افزایش بهروری مراکز اثرگذار در نظارت و سنجش و پویش

-       سازمان غذا و دارو: تهیه استاندارد و  حمایت آزمایشگاهی و معرفی نماینده برای ناظرین میدانی در کارخانجات و مراکز عرضه محصولات با مجوز سازمان مرکزی غذا

-       سازمان حفظ و نباتات : تهیه استاندارد در نهادهای شیمیایی با هدف کاهش اثر تخریتی نهاد های شیمیایی در  محیط زیست و سلامت بهربردار و مصرف کننده و معرفی نماینده برای ناظرین میدانی مراکز تولید و عرضه نهاد های شیمیایی از نظر کیفیت و کمیت با  مجوز سازمان مرکزی غذا

-       دفتر محیط زیست و سلامت غذا :  نقش هدایت و حمایت کننده و برنامه ریزی در سطح استانها و شهرها

-       سازمان دامپزشکی : تهیه استاندارد در بحث دام و طیور در مراحل تولید و معرفی نماینده برای ناظرین میدانی در بخش مربوطه با مجوز سازمان مرکزی غذا

-       سازمان شیلات : : تهیه استاندارد در بحث شیلات  در مراحل تولید و معرفی نماینده برای ناظرین میدانی در بخش مربوطه با مجوز سازمان مرکزی غذا

-       سازمان ملی استاندارد : تهیه استاندارد در مرحله عرضه محصولات و معرفی نماینده برای ناظرین میدانی در بخش مربوطه با مجوز سازمان مرکزی غذا

-       سازمان تحقیقات آموزش و ترویج : ارزیابی نقاط ضعف و قوت استاندارد0  و تهیه دستورالعمل و شیوه نامه و  تهیه امکانات برای آموزش ناظرین میدانی با هدف تجمیع آموزشها در نقط مختلف کشور با محوریت قطب بندی هر محصول  و معرفی نماینده  برای هماهنگی در بخش امنیت غذایی به سازمان مرکزی غذا

-       سازمان حفاظت از محیط زیست:  تهیه استاندارد محیط زیست و معرفی نماینده برای ناظرین میدانی برای ارزیابی و پویش برنامه اجرایی سلامت غذایی و میزان اثر گذاری در بهبود سلامت محیط زیست و گزارش به سازمان مرکزی غذا

-       سازمان پدافند غیرعامل : شناسایی و معرفی نقاط ضعف در اجرای برنامه سلامت غذا  ( داخلی خارجی) و معرفی آن به سازمان مرکزی غذا با هدف تسهیگری در برطرف نمودن موانع دستیابی به امنیت غذا